پدربزرگم یه لپتاپ داشت مال سال ۲۰۰۵ که سال ها بود ازش استفاده نشده بود، یا خودم گفتم چقدر خوبه اگه روش لینوکس نصب کنم و به زندگی برگردونمش، با من همراه باشید :(
اولین قدمم تلاش برای ورود به بایوس بود و بررسی اینکه آیا قابلیت بوت از رو فلش داره یا باید سی دی رایت کنم ... اما ...برای ورود به بایوس رمز میخواست
که طبیعتاً کسی یادش نبود از اون سال ها .. اینطوری شد که نصسمسم گرفتم لپتاپ رو باز کنم و باطری CMOS رو در بیارم تا پسورد ) و همه تنظیمات ( بایوس ریست بشه.. ولی قرار نیست همه چی ساده باشه نه ؟
با باز کردن اولین قطعه ، دسترسی به رم و کارت صدا فراهم می‌شد .ولی از باطری خبری نبود
دیگه نمی‌دونستم چیکار کنم، باید کل لپتاپ رو باز میکردم ولی تجربه ش رو نداشتم و می ترسیدم
لپ‌تاپ ه هیچ ارزش مادی نداشت ولی حداقل ابزار تمرین م بود و نمیخواستم خراب شه
پس نشستم و ویدیوی باز کردن همه قطعاتش رو آنلاین دیدم و فهمیدم که CMOS دورترین جای ممکن ه و باید همه قطعات به جز مانیتور باز بشن
تو کارم مصمم بودم پس شروع کردم که باز کردن.. اول از زیر لپ‌تاپ لعد از بالای کیبرد و خلاصه... بالاخره مادربردش رو در آوردم و بایوس رو ریست کردم.. اما نمی دونستم چطوری باید اون همه قطعه رو دوباره جا بدم
بعداز کلی تلاش و سختی بالاخره اکثر پیچ ها رو بستم و دوباره شکل لپ‌تاپ شد  ،اما استرس داشتم که روشن نشه..
به برق وصل کردم و امتحان کرپم ، روشن شد ولی مانیتور تصویر نمی‌داد..ننمی‌دونستم مسکب از کجاست، پس دوباره همه رو باز کردم و دیدم که بعله ، کابل مانیتور رو وصل نکردم
این بار بادقت بیشتری سیم هارو وصل کردم و روشن کردم  همه چی عالی بود به جز اینکه یادم اومد بلندگو ها رو هم فراموش کردم ولی دیگه مهم نبود !
با همون ویندوز xp قبلی خودش بوت کردم ، فقط تاچ پد کار نمی‌کرد که حدس می زنم به خاطر قطعی کابل باشه ...!
بالاخره رسیدم به خونه اول و حالا نوبت این بود که با یه لینوکس سبک ، سیستم رو بوت کنم
مشخصات سیسنم از این قرار بود :
Cpu pentium i686
Ram : 500 MB
هارد : ۵۰ گیگابایت
دنبال توزیع سبک بودم ولی میخواستم اوبونتو رو هم تست کنم ، اوبونتوی ۶۴ بیت بوتیبل داشتم ، امتحان کردم ولی پیغام داد که سیستم i686 ه و نتونست با کرنل ۶۴ بیت ، ارتباط برقرار کنه